گفــتي خـودت را جـاي مـن بگـذار ...
گـذاشـتم ...
مي بيـــني ...
امّـــا نــرفتــه ام
...
گاهی سخت می شود …
دوستش داری و نمی داند
دوستش داری و نمی خواهد
دوستش داری و نمی آید
دوستش داری و سهم تو از بودنش
فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت
دوستش داری و سهم تو
از این همه ، تنهایی است ....
چــه لــَحظـه ے دردآوریــه ...
اون لـَحــظه کـه میپـُرسـه خوبــے ؟
پـَنـج خـَط تـایپ میکـُنے ولــے بجـاے
" Enter "
هــَمـه روپـاکـــ میکـُنـے ومینـِویسـے خوبـَم ... تـوچــطورے ؟
من دیـــوانه ی آن لـــحظه ای هستــم که تو دلتنگم شوی
و محکم در آغوشم بگیــری
و شیطنت وار ببوسیم
و من نگذارم
عشق من
بوسه با لـــجبازی، بیشتر می چسبـــد!!!
یادته دوس داشتی؟
کاش بازم روزی برسه که کنار هم ...
رفتی و جات خالی شد تو خونه م
آتیشو باز کشیدی به جونم
میدونم که حرف های قشنگت
چیزی نیست جز اشکی رو گونه م
آخ بازم داغت کوبید تو سینه
یاد تو چقده دلنشینه
خدایا کاری کن از بهشتت
بتونه اشکامو ببینه ......
عجبــــ وفـــایـــی دآرد این دلتنگــــی…!
تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی و میخنــــدی…
بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون
می ایستـــه بغـــل دستــتــــ …
دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ
بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه:
خـــوبــی رفیـــق؟؟!!
بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ …
دل تنگی هایم را با کدام قایق
روانه ساحل دلت کنم که
بفهمی دل تنگم .......
گفت : دعا کنی، می آید؛
گفتم : آنکه با دعایی بیاید به نفرینی میرود؛
خواستی بیایی،
با دعا نیا، با دل بیا ...!!
بي حس شده ام از درد !
از بغــض !
فقط گاهـی
خـط ِ اشکی… میسـوزانـد صـورتـم را.
قلبت را آنقدر از عاطفه لبریز کن که اگر روزی افتاد و شکست
همه جا عطر گل یاس پراکنده شود
هیس…
حواس تنهایی ام را
با خاطرات
باتو بودن
پرت کرده ام…بگو کسی حرفی نزند…
بگذار
لحظه ای آرام بگیرم…
ادعایِ بی تفاوتی سخت است....
آن هم
نسبت به کسی که
زیباترین حس دنیا را با او تجریه کرده ای....
“گـریه” آخـریـن چیزیست کہ بـاقی میمـانـد …
و “بـغـض” یکی مـانـده بہ آخـری …
و “امیـد” پیش از بـغض میتـرکـد .
یادته عشقت بودم؟
امروز شدم داداشی ...
کم کم میشم دوست معمولی ...
بعدم یه غریبه ...
این روزهــــا زیادی ساکتــــ شده ام
حرفــــ هایم نمی دانم چــــرا به جای گلــــو ،
از چشــــم هایم بیرونــــ می آیند . . .
از خودم دور میشوم
تا به تو نزدیکتر باشم
این روزها . . .
" خیال "
تنها راه با تو بودن است !
بعضی وقتا
اینقدر دلت از یه حرف میشکنه
که...
حتی نای اعتراضم نداری
فقط نگاه میکنی و
بی صدا...
میشکنی....
ايــن روزهـــا دوباره افــکــارم بــه ســوي تــــو پــر مــي کــشــد...
ســنــگــش نــزن تــحــمــل کـــــن ....
...